نظریه اخیر امام خمینی در مورد موسیقی

یادداشتی کوتاه در شماره اخیر حریم امام - ۱۰ مرداد ۹۸

در کتابی که اخیرا در موضوع «غنا» از سوی رهبر انقلاب منتشر شده، یکی از سرفصل هایی که جلب نظر می کند، این عنوان است: «نظر اخیر امام در مورد غنا و موسیقی». در این فصل اشاره می شود که نظر فقهی امام خمینی درباره غنا که در کتاب مکاسب محرمه بحث کرده اند، تقریبا همان نظر مشهور فقهاست و سپس افزوده اند: «لکن ایشان در سالهای آخر عمرشان یک نظر جدیدی ابراز کردند. در جلسه ای که بنده و چند نفر از مسئولین کشور خدمت ایشان بودیم، بحث موسیقی رادیو مطرح شد. ایشان گفتند: این چیزهایی که امروز از رادیوی جمهوری اسلامی پخش میشود، برای ما حلال است، اما اگر همین ها در فلان کشور اجرا شود، حرام است». رهبری این نظر امام را «تجدیدنظر فقهی» دانسته و اشاره می کنندکه در آن «قدری تامل» داشته ولی وجه فقهی آن را از امام سوال نکرده اند. ایشان سپس با بیان یک وجه فقهی، آن را تاییدکرده اند. از آنجا که این موضوع در بحث موسیقی و بخصوص از جهت آشنایی با دیدگاه امام خمینی دارای اهمیت بوده و تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته، به پیگیری آن می پردازیم و دو تفسیر متفاوت از آن ارائه می کنیم؛ دو تفسیری که نسبی بودن «حلیت و حرمت غناء» را توجیه می کند: تفسیر اول: حرمت، به ملاک لهو در فضای عمومی در کلام رهبری این توجیه فقهی برای نظریه امام که تجدیدنظر تلقی شده، مطرح گردیده است: «لهوی بودن غنا بمیزان زیادی با اوضاع و احوال فضا و محیط اجرای آن ارتباط پیدا می کند. یک وقت در جمهوری اسلامی است که همه چیز در جهت دین و خداست، فضا فضای اسلامی و دینی است، جهت گیری دولت و آحاد ملت بطور عام یک جهت گیری دینی است، و فضای دیگر، فضای طاغوتی و اشرافی گری و حکومت فاسد و رجال حکومتی فاسد است و به تبع آنها مردم بی قید و لاابلی نسبت به مسائل دینی اند. پس فضا تاثیر می گذارد در لهوی بودن یا لهوی نبودن آواز. لهوی بودن، صرفا به نوع آهنگ و مضمون آهنگ نیست. اگرچه اینها در لهوی بودن دخیلند، اوضاع و احوال عمومی آن فضائی که این غنا در آن فضا صادرمی شود هم موثر است. فرض کنید یک غزل حافظ را در مجلس دین و معرفت می خوانند و همین غزل را در یک مجلس میگساری و فسق و فجور می خوانند. این دو آواز یک طور نیست.  اگر چه همان آواز است، همان شعر و همان آهنگ است اما در اولی فضا به نحوی است که آواز لهوی نیست، اما در دومی فضا به نحوی است که آواز، لهوی است. اگر فضای عمومی کشور فضایی بود که کمک کرد به لهوی بودن این آهنگ، این، می شود غنای لهوی و حرام است و اگر این فضا کمک نکرد به لهوی بودن، این غنا، غناء لهوی نیست اگر چه همان غناست.(ص۲۶۸) تفسیر دوم: حرمت به ملاک فساد نظام بر اساس تفسیر دیگری از کلام امام خمینی، ایشان در مبنای فقهی خود درباره حرمت غناء تجدید نظر نکرده اند، بلکه در آن جلسه با سران به سوال دیگری پاسخ داده اند. برای روشن شدن موضوع ابتدا به روایت کامل تری از آن جلسه که «حاج سید احمد خمینی» در همان سا ل ها نقل کرده، توجه کنید: سران کشور در خانه ما جلسه داشتند. امام وارد شدند، تلویزیون یکی از آهنگ های شجریان را گذاشته بود. امام آمدند و نشستند، آقای هاشمی رفسنجانی به امام گفتند: آقا شما که قبلا موسیقی را حرام می دانستید، چرا الان نمی دانید؟ امام گفتند: من الان هم اگر همین موسیقی از رادیوی عربستان پخش شود حرام می دانم. من خبر رادیوی شاه را هم حرام می دانستم موسیقی اش که جای خود دارد، اما این موسیقی از نظام اسلامی پخش می شود و حلال است.(کیهان11 / 2/ 1370) با توجه به جزییاتی که در این نقل وجود دارد، می توان گفت که فتوای فقهی امام تغییر نکرده، بلکه ایشان یک ملاک ثانوی هم در حکم حرمت مدنظر دارند. ملاک اولی همان «مطرب بودن» است که در ده ها مورد به آن تصریح کرده اند و ملاک ثانوی «پخش شدن از رسانه نظام فاسد» است. بر اساس ملاک دوم حتی صدایی که اصالتا مباح است مثل اخبار، وقتی از رسانه طاغوت پخش می شود، ممکن است حکم دیگری پیدا کند. با توجه به این کلام امام می توان فهمید که فتوای سختگیرانه امام قبل از انقلاب، تا حدودی در جهت دور نگهداشتن مردم از رسانه طاغوت بوده؛ چه اینکه در برخی موارد دیگر مانند مخالفت با حضور زنان در انتخابات نیز ممانعت ناشی از حرمت ذاتی آن نبوده است. بر اساس این تفسیر: الف) فتوای امام تغییر نکرده چون این نظر را به گذشته نسبت داده اند: «خبر رادیوی شاه را هم حرام می دانستم» ب) موسیقی های حلالی که اینک پخش می شود، در گذشته هم بنظر امام بالذات حلال بوده است و لذا تغییر فتوی را در پاسخ به آقای هاشمی تلویحا نفی کرده اند. ج) امام با مثال زدن به پخش اخبار در رادیوی شاه و عربستان نشان داده اند که ملاک حرمت، لهوی شدن این صداها در آن رسانه ها نیست چه اینکه گاه آواز حلال در آن رسانه ها حرام می شود.