در حال بارگذاری ...

حج، فراتر از سیاست ها

یادداشتی در پایان حج ۱۴۴۰

مراسم حج به عنوان بزرگترین اجتماع اسلامی، پیوسته مورد طمع اصحاب قدرت بوده است. تاریخ مکه نشان می دهد که هروقت قدرت طلبان بظاهر مسلمان درصدد بسط قدرت شیطانی خود بوده اند، «حج» را «ابزار» آن قرار داده اند مثلا در سال۳۹ هجری که معاویه با امیرالمومنین(ع) بر سر خلافت نزاع داشت، بسراغ حج رفت تا با تحریک مسلمانان، در برابر امام عَلَم مخالفت و شورش بردارند. معاویه، یزیدبن شجره رهاوی را همراه سه هزار نفر نیرو از شام به مکه فرستاد تا اِمارت حج را بعهده گرفته و فرماندار منصوب حضرت را از مکه بیرون کرده و از مردم برای معاویه بیعت بگیرد(الکامل، ج۳، ص۳۷۸)
حاکمان ریاست طلب، بجای آنکه حکومت را در خدمت حج قرار دهند، حج را مصادره می کردند و با استفاده از وعاظ السلاطین، ذهن حجاج را بخود معطوف می داشتند. به گفته ابن میثم، معاویه گروه هایی را به حج اعزام کرد تا در میان مسلمانان مداحی و ثناخوانی او را داشته باشند و از او بت بسازند(شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۷۲)

روش امیر المومنین(ع) در مقابل این دنیاطلبان قرار دارد. آن حضرت با اینکه در دوره خلافت، حج را در اختیار داشت و امیر الحاج نصب می نمود ولی هرگز از حج برای تثبیت موقعیت خود استفاده نکرد. حضرت دستور العملی به قثم بن عباس که فرماندار و امیرالحاج بوده (نامه۶۷ نهج البلاغه) دارد. محتوای این نامه فقط تاکید بر مسایل دینی در برگزاری حج است. حضرت در حالی این نامه را می نویسند که دولت او با بحران های سیاسی و امنیتی و نظامی مختلفی درگیر بوده ولی نه در این نامه و نه در هیچ نامه دیگری، امام(ع) این مسایل را به مراسم حج نمی کشاند و درصدد بهره برداری از این اجتماع گسترده علیه دشمنانش بر نمی آید. چرا؟ چون کعبه به تعبیر حضرت «قبله انام و عَلَم اسلام» است و طرح این مسائل در تضاد با فلسفه حج و حفظ وحدت امت اسلامی است و این سرمایه بزرگ، نباید هزینه هیچ هدف دیگری (هرچند مقدس) گردد.

امیرالمومنین(ع) در برابر تحریکات سیاسی معاویه در حج، صرفا موضع سلبی دارد و برای مهار کردن آن تلاش می کند، بدون آنکه از این فضا برای خود استفاده کند. لذا وقتی اطلاع یافت که معاویه گروهی را برای اخلال گری اعزام کرده، این اطلاعات را برای نماینده خود در مکه می فرستد و او را به هوشیاری و مراقبت کامل فرا میخواند: «فَأَقِمْ عَلَى مَا فِی یَدَیْکَ قِیَامَ الْحَازِمِ الصَّلِیبِ وَ النَّاصِحِ اللَّبِیبِ...(نامه ۳۳)

حضرت درباره نیروهای اعزامی معاویه میفرماید: «یَحْتَلِبُونَ الدُّنْیَا دَرَّهَا بِالدِّین‏» بقول ابن ابی الحدید، حضرت این گروه را از گروه های نظامی که معاویه برای قتل و غارت اعزام می کرد، متفاوت می داند. اینها هرچند با ظاهری مقدس مآبانه در حج حضور یافته اند ولی این تقدس در خدمت تثبیت قدرت دنیوی معاویه است.(شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۱۳۹)
بهرحال در همین موقعیت خطیر هم که شیاطین برای مصادره حج آمده بودند، سیاست حضرت باز هم دوری از درگیری و تشنج در حج بود و در این فرمان، هیچ اشاره ای به مقابله و درگیری با آنان دیده نمی شود. در آن سال با وساطت ابوسعید خدری، قثم بن عباس و یزید بن شجره از دخالت در امور حج صرف نظر کردند و شخص ثالثی امور حج را برعهده گرفت و همه مسلمانان یک پارچه در جماعت او حاضر شدند.

در اینجا باختصار باید اشاره کرد:
۱. سرپرستی حجاج در طول تاریخ در اختیار خلفاء بوده و ائمه(ع) در دوره دویست و پنجاه ساله خود، هیچ گاه با آن معارضه نداشته تا اجتماع مسلمانان دچار تشتت نگردد. امامان شیعه(ع) نه خود در مدیریت حج دخالت می کردند و نه از اصحاب خود کسی را برای این کار می گماردند. این در حالی بود که ائمه(ع) از همکاری با حاکمان جور منع می کردند ولی در امور حج چنین سیاستی بچشم نمی خورد.
۲. در منابع حدیثی ما توصیه هایی از ائمه(ع) درباره حفظ مدیریت یکپارچه حج دیده می شود. مثلا امام صادق(ع) به اسماعیل بن علی که در سال ۱۴۰ امیر الحاج بود و بدلیل آسیب دیدن حضرت در راه توقف کرده بود، فرمود: حرکت کن که «امام» نمی ایستد. امامان ما حفظ نظام حج را لازم می دانستند هرچند مدیریت را بدست نااهلان می دیدند.
۳. هرچند امور حج از قبیل وقوف در منی و عرفات با نظر امیرالحاج که منصوب خلیفه جور بود انجام می گرفت و مسلمانان تبعیت می کردند ولی تاریخ سراغ ندارد که هیچ گاه مخالفتی از سوی ائمه(ع) با آنان صورت گرفته و یا حکم آنان در رویت هلال مورد تردید قرار گرفته باشد.
۴. بدون شک حج دارای فواید سیاسی برای امت اسلامی است ولی سیاستِ حج، سیاستی فراتر از سیاست اقوام و مذاهب و ملل است. این سیاست باید همه گرایشات مسلمانان را پوشش داده و بر نقاط اشتراک آنها متمرکز باشد، نه آنکه اختلافات آنان را افزایش، و تقابل را تشدید نماید. سیاست هایی که نتیجه اش پراکندگی بیشتر مسلمانان باشد، سیاست مطلوب حج نیست.


نظرات کاربران